خدایا من در کلبه حقیرانه خود کسی را دارم که تو در ارش کبریایی خود نداری
منچون تویی را دارم
وتو چون خود نداری...!
پس می زنم لحظه ها را
تا برسم به بلندای آغوش ارامش بخش تو
که در آغوشم بگیری
و من...
دنیایم را ببازم در پس عطر تنت..!
رفتنت...نبودنت...نامرديات...
هيچكدوم نه اذيتم كرد نه واسم سوال شد...
فقط يه بغض داره خفــــ ــــم ميكنه...
چجوري نگات كرد كه منـــــ ــــو تنها گذاشتي؟؟؟
دیگر برایم از دور دست تکان نده
من تو را در نزدیکی هایم
.
.
.
.
گم کرده ام...
می گویند فقط خدا تنهاست
ما که خدا نیستیم
پس چرا تنهاییم؟
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0