عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام دوستان خوشحالم که به وبلاگم سر میزنید اسمم سعید هست متولد 72 هستم و خوزستانی و عاشق ورزش پارکور که 2 سالی میشه کار میکنم آیدی من lov3.alone@yahoo.com****** اسمش از موبایلت پاک می شه.. مسیجاش دیلیت می شه.. به دوستات میگی حق ندارین جلوم اسمش رو بیارین. به خودت تلقین می کنی خیلی هپی مپی هستی.. اما.. با جای خالیش تو قلبت چیکار می کنی.؟؟؟ با این همه تشابه اسمی چیکار می کنی..؟؟؟ با آهنگآیی که باهاش گوش میکردی چیکار می کنی..؟؟؟ وقتی غذایی که دوس داره رو می خوری و یادت میادش چیکار می کنی ؟؟؟ وقتی ازت سراغشو می گیرن چیکار می کنی...؟؟؟ وقتی تیکه کلامشو می شنوی چیکار می کنی ؟؟؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قلب تنها و آدرس ghalbe.tanha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 236
بازدید ماه : 2007
بازدید کل : 45408
تعداد مطالب : 314
تعداد نظرات : 116
تعداد آنلاین : 1


آمار مطالب

:: کل مطالب : 314
:: کل نظرات : 116

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 20
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 236
:: بازدید ماه : 2007
:: بازدید سال : 5722
:: بازدید کلی : 45408

RSS

Powered By
loxblog.Com

قلب
چهار شنبه 25 تير 1393 ساعت 1:38 | بازدید : 628 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم كه میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت كنم.

دختر لبخندی زد و گفت ممنونم...

تا اینكه یك روز اون اتفاق افتاد.. حال دختر خوب نبود.. نیاز فوری به قلب داشت.. از پسر خبری نبود.. دختر با خودش میگفت: میدونی كه من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا كنی.. ولی این بود اون حرفات.. حتی برای دیدنم هم نیومدی… شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز كرد.. دكتر بالای سرش بود. به دكتر گفت چه اتفاقی افتاده؟ دكتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده. شما باید استراحت كنید.. درضمن این نامه برای شماست..!

دختر نامه رو برداشت. اثری از اسم روی پاكت دیده نمیشد. بازش كرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم. الان كه این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام. از دستم ناراحت نباش كه بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری كه قلبمو بهت بدم.. پس نیومدم تا بتونم این كارو انجام بدم.. امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور كند.. اون این كارو كرده بود.. اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا كرد و قطره های اشك روی صورتش جاری شد.. و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نكردم...


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
روز من
سه شنبه 24 تير 1393 ساعت 16:53 | بازدید : 726 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

  یک سال گذشت ...


 خیالت تخت


 یک روز


 دقیقا نمی دانم کدام روز


 اما شاید روزی حوالی تمام شدن دنیا


 آنجا که مطمئن شوم


 بعد از من


 کسی تو را نخواهد داشت


 از دلتنگی که هیچوقت عادت نبود


 از دوست داشتنی که بند نیامد


 از احساسی که حبس شد پشت نگاهم


 و چشمهایت ...که هیچوقت گذرشان به من نخورد !


 از پشتم که خمیده شد زیر بار این همه تنهایی


 از دستانم که لرزیدند پشت نوشتن حرفهایم


 از اشکهایم که چه گرم بودن وقت سرد بودنت


 از نگرانی ام پشت جواب ندادن هایت


 و بدتر از آن  ... نبودنهایت


 از آن آدم ضعیفی که ساخت از من ، غرورت ...


 یک روز


 قبل از دیر شدن


 قبل از انتها


 قبل از ، از دست رفتنم


 حرفها دارم برایت ...

 

هــــــی به همین سادگی یک سال  گذشت

 

پنجشنبه میشه روزی که بهم رسیدیم

 

اسمشو گذاشتم روز مـــــــــــــنـــــ

 

روز مــــــــن مبارکــــــــ عشقم


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0