مــــــرگ آرامـــــــــــــم کن
چه سختس تو دل در گــــروی او نــها نیو او دل در گـــروی دیگری
چه سختس تو خــــــــود را فدای او کـــنیو او خود را فــدای دیگری
چه سختس تو پـــــای بــــــــــند او باشیو او پـــــا به پــــــای دیگری
چه سختس تو خـــــــود را از او بدانیو او خود را به دیگری بـبخشد
چه سختس تو عمری وفادار او باشیو او وفایت را به پولی کثیف بفروشد
چه سختس تو وجودت را از او بدانیو او وجودش را به دیگری بسپارد
چه سختس تو ۱ دهه خود را وقف او کنی او خود را به روزی وقف دیگری
چه سختس در چـشمت بنگر د و از خیانــتش بگوید و باز تــو را ملامت کند
چه سختس به دروغ بگویی به همه او رفـت چون من وفای به عـهد نکردم ...
چه سختس به دیگران جای خالیش را با خنده نشان دهی ولی خون گریه کنی
چه سختس دلــــــــم خونبهای قلب شکسته ام را تــا مــــــرگ به رخـــــم بکشد
چه سختس پایان منـــو عشقـــــو وفایـــیم ... ای دلم عاشقیت تا ابد تعطیل ...
:: برچسبها:
مــــــرگ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0